جدول جو
جدول جو

معنی اشاقر

اشاقر(اَ قِ)
چند کوه است میان حرمین شریفین، دفع کردن، در چاه یا در مکروه و بلا انداختن کسی را، گرامی داشتن کسی را. (منتهی الارب). گرامی کردن. (تاج المصادر بیهقی) ، بزرگ پنداشتن کسی را. (منتهی الارب) ، فرزند زیرک پیدا شدن کسی را. (از منتهی الارب). خداوند فرزندان زیرک شدن، بالیدن و در هم پیچیدن از تازگی و نازکی، چنانکه درخت خرم و تازه و سیراب. (از منتهی الارب). دراز شدن درخت. (تاج المصادر بیهقی) ، اشباء به پدر، بدو مانستن. بدو شبیه بودن. وامانستن. (تاج المصادر بیهقی). مشابه شدن. یقال: اشبی زیداًاولاده، مشابه زید شدند اولاد او. (از منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا