معنی اسقیح
- اسقیح
- مؤلف مجمل التواریخ و القصص (در ذکر پادشاهان هندوان و نسب آنان) گوید: پس فارک بر سان عم پادشاهی کرد سی سال، ازبعد او پسرش اسقیح بنشست مردی باسیاست و عدل بیست سال. چون وی سپری گشت پسرش شهدانیق، پادشاه شد. (مجمل التواریخ ص 115، 116) ، بقایای هر چیزی، روزهای معتدل پس گرما. (منتهی الارب)
