نومید شدن. (تاج المصادر بیهقی). نومید گردیدن. ناامید شدن. ناامیدی. نمیدی. یأس، استأتن الحمار، ماچه خر گشت خر نر، اتان گردید خر نر. (منتهی الارب) ، یعنی خوار گردید مرد پس از ارجمندی. - امثال: کان حماراً فاستأتن، یعنی خر نر بود پس ماده گردید، در حق کسی گویند که خوار گردد پس از ارجمندی و عزت. (منتهی الارب). ، فربه شدن شتران. (منتهی الارب)