جدول جو
جدول جو

معنی استوائی

استوائی(اِ تِ)
منسوب به استوا. منسوب به خط استوا
لغت نامه دهخدا

واژه‌های مرتبط با استوائی

استوائی

استوائی
منسوب به استوا، کورۀ نیشابور. گروهی از علماء بدین نسبت شهرت دارند از آن جمله ابوجعفر محمد بن بسطام بن الحسن الاستوائی متولی قضاء نیشابور، متوفی بسال 432 هَ. ق. و عمر بن عقبه الاستوائی النیشابوری از اصحاب عبدالله بن المبارک. و او از اصحاب ابن المبارک مانند وهب بن زمعه و سلمه بن سلیمان روایت دارد و از او محمد بن عبدالوهاب الفراء و محمد بن اشرس السلمی حدیث کند. (معجم البلدان از حاکم ابوعبداﷲ در تاریخ نیشابور). و صاعدبن محمد نیشابوری استوائی. (تاریخ بغداد ج 9 ص 344)
لغت نامه دهخدا

استوایی

استوایی
گرمسیری منسوب به استوا آن چیز یا آن کس که وابسته بمنطقه های گرمسیر دورادور خط استوا باشد
فرهنگ لغت هوشیار

استواری

استواری
محکمی، استحکام، محکم کاری، در امور نظامی درجۀ استوار داشتن. استوار، استقامت، ثبات، پایداری، اطمینان
استواری
فرهنگ فارسی عمید