همه را فراگرفتن. (منتهی الارب). همه را فاگرفتن. (زوزنی) (تاج المصادر بیهقی). استیعاب: اگر در شرح معالی و مغالی که ذات معظم این خواجۀ مکرّم و وزیر بینظیر که بدان ممتاز است بسطی رود به استغراق اوراق بپایان نرسد. (ترجمه تاریخ یمینی صص 19- 20) ، برگردیدن گونه از ترس و مانند آن. برگردیدن رنگ از ترس و مانند آن: استفعلونه (مجهولاً) ، برگردید گونۀ او از ترس. (منتهی الارب) ، تهبج. برآماسیدن. (منتهی الارب)