جدول جو
جدول جو

معنی استعناد

استعناد(مَ حَلْ لَ / لِ)
آهنگ کسی کردن، غلیظ شدن. (منتهی الارب) (مؤید الفضلاء). سطبر شمردن چیزی را. (منتهی الارب). ترک گفتن چیزی بسبب غلظت و سطبر شدن. (مؤید الفضلاء). ستبر شدن. (تاج المصادر بیهقی) (زوزنی) (مجمل اللغه). غلیظ شمردن. (صراح) ، ناخریدن جامه را بسبب درشتی و گندگی. (منتهی الارب). ناخریدن جامه از بهر زفتی وی. (تاج المصادر بیهقی)
لغت نامه دهخدا