جدول جو
جدول جو

معنی استطلاع

استطلاع(وَ)
طلب آگاهی کردن. آگاهی خواستن. پرسیدن. آگاهی جستن. (غیاث). اطلاع خواستن. (غیاث). وقوف وآگاهی خواستن. استخبار. بررسیدن، اندوهناک شدن. (منتهی الارب) ، خواب گزاردن بر کسی تا او تعبیر کند. خواب گزاردن بر کسی جهت تعبیر کردن وی. (منتهی الارب). خواب با کسی گفتن تا بگزارد. (تاج المصادر بیهقی)
لغت نامه دهخدا