جدول جو
جدول جو

معنی استخوان کاری

استخوان کاری(اُ تُ خوا / خا)
خاتم بندی:
استخوان های من ای آه بگردون بردی
استخوان کاری صندوق فلک چند کنی.
کاتبی
لغت نامه دهخدا

واژه‌های مرتبط با استخوان کاری

استخوان سازی

استخوان سازی
عملی که سلولهای استخوان ساز برای تبدیل نسج غضروفی بنسج استخوانی انجام میدهند
فرهنگ لغت هوشیار

استخوان لامی

استخوان لامی
استخوانی به شکل «ل» که در ناحیۀ گردن در بالای حنجره قرار دارد
استخوان لامی
فرهنگ فارسی عمید