معنی استحجاء استحجاء(شَ / شِ) بوی ناک شدن گوشت بسبب بیماری: استحجی اللحم. (منتهی الارب) ، یاد گرفتن چیزی را. (از منتهی الارب). حفظ کردن. یاد گرفتن خواستن. (زوزنی) (تاج المصادر بیهقی). طلب حفظ کردن، نگاهداری خواستن. نگاهبانی کردن. نگاهداری کردن لغت نامه دهخدا