در اوستا سپنتا آرمئیتی، در پهلوی سپندارمت، در فارسی سپندارمذ و اسپندارمذ و اسفندارمذ و سفندارمذ. سپنت صفت است بمعنی مقدس که بعدها به آرمئیتی متصل شده است، و آن خود مرکب است از دو جزء: ارم که قید است بمعنی درست، آنچنانکه باید و شاید، بجا. دوّم متی بمعنی اندیشیدن، در ترکیب ارم + متی، میم به ادغام حذف شده، بنابراین ارمتی بمعنی فروتنی و بردباری و سازگاری و سپنته آرمتی بمعنی بردباری و فروتنی مقدس است. در ودا نیز آرمتی آمده. در یک موضع از ریگ ودا، و گاهی نیز در اوستا این کلمه بمعنی زمین استعمال شده، در پهلوی آنرا خردکامل ترجمه کرده اند. اسپندارمذ یکی از امشاسپندان هفتگانه دین زرتشتی است. اسپندارمذ در عالم معنوی مظهر محبت و بردباری و تواضع اهورمزداست و در جهان جسمانی فرشته ایست موکل بر زمین و به این مناسبت آنرا مؤنث دانسته، دختر اهورمزدا خوانده اند. سپندارمذ موظف است که همواره زمین را خرم و آباد و پاک و بارور نگه دارد. هرکه به کشت و کار پردازد و خاکی را آباد کند خوشنودی اسپندارمذ را فراهم کرده است. کلیۀ خوشنودی و آسایش در روی زمین، سپرده بدست اوست. مانند خودزمین این فرشته شکیبا و بردبار است مخصوصاً مظهر وفا و اطاعت و صلح و سازش است. ایزد آبان و ایزد دین وایزد ارد از همکاران و یاران او شمرده میشوند. دیو ناخشنودی و خیره سری موسوم به ترومئیتی، همستار یا رقیب و دشمن بزرگ سفندارمذ محسوب است. آخرین ماه سال و پنجمین روز ماه موسوم است به سپندارمذ. در ایران قدیم در این روز جشن میگرفته اند. بقول ابوریحان بیرونی این عید بزنان تخصیص داشته و از شوهران خود هدیه دریافت میکرده اند از این روبجشن مژدگیران معروف به وده است. بید مشک گل مخصوص سپندارمذ میباشد. (یشتها تألیف پورداود ج 1 صص 93- 95). بنابر آنچه گذشت اسپندارمذ به چهار معنی آمده است: فرشتۀ موکل بر درختان و بیشه ها و تدبیر امور و مصالحی که در ماه و روز اسفندار واقع میشود بدو تعلق دارد. (برهان). رجوع به سپندارمذ شود