جدول جو
جدول جو

معنی اسبید

اسبید(اِ)
اسپید. سپید. سفید، نی که اطفال و بازیگران بر آن سوار شوند، کنایه از کشتی:
بدریا میشدم هر سو شتابان
سوار اسپ چوبین همچو طفلان.
سلیم.
، کنایه از تابوت:
شهی که بسته دو صد اسپ بر درش غافل
که سرطویلۀ آنهاست اسپ چوبینش.
واعظ قزوینی
لغت نامه دهخدا