معنی اسبل تو اسبل تو(اُ بُ تَ / تُو) مرکّب از: اسبل، مصحف سپرز + تو، صورتی از تب، خون میز سپرزی. زهره تو. بیماری اسب و گوسفند و بز و شتر لغت نامه دهخدا