معنی اسبد اسبد(اَ بَ) رجوع به اسبذ شود، شتاب رفتن شتران. (منتهی الارب). تیز رفتن شتر، راست و درست شدن بلاد. (منتهی الارب) : اسبطرّ البلاد، استقامت. (قطر المحیط) ، یازیدن و دراز شدن ذبیحه. (منتهی الارب) لغت نامه دهخدا