معنی ازهرین ازهرین(اَ هََ رَ) بصیغۀ تثنیه، ازهران. نیرین. ماه و خور. ماه و هور، درنگ کردن، پس ماندن. واپس ایستادن، لغزیدن، چنانکه قدم: ازحت القدم، جنبیدن، چنانکه رگ: ازح العرق. (منتهی الارب) لغت نامه دهخدا