معنی ازموله ازموله(اِ مَ لَ / اُ لَ) آهو و گوزن بانگ کننده. (منتهی الارب). ازمول، بالابردن. (منتهی الارب). تصعید. (از قطر المحیط) ، بازداشتن کسی را. (منتهی الارب). حقن. (قطر المحیط) لغت نامه دهخدا