جدول جو
جدول جو

معنی ازباد

ازباد(اَ)
جمع واژۀ زبد، شترمرغی که بالای هر دو چشم آن پر سپید باشد، مرد باریک و کشیده ابرو. (منتهی الارب). باریک و دراز ابرو. آنک ابروش باریک باشد و دراز و نیکو. (تاج المصادر بیهقی). کمان ابرو. (زوزنی). آنک ابرویش باریک باشد. (مهذب الاسماء). مؤنث: زجّاء. (منتهی الارب) (مهذب الاسماء). ج، زج ّ. (مهذب الاسماء)
لغت نامه دهخدا