جدول جو
جدول جو

معنی اره چاق کردن

اره چاق کردن
(لَ زَ مَ)
تیز کردن دندانه های ارّه، گرو بستن با کسی فرزند خود را: ارهن ولده به. (منتهی الارب) ، سلف دادن در چیزی. (تاج المصادر بیهقی). بها پیش دادن. (منتهی الارب). پیشی خواستن. (کنز اللغات) ، دایم شدن. (تاج المصادر بیهقی). ثابت ودائم داشتن چیزی را (چنانکه طعام و شراب) ، سست گردانیدن. (منتهی الارب) ، ارهان در سلعه، گران کردن متاع را. (منتهی الارب) ، گران خریدن. (آنندراج) ، در تهلکه انداختن. (آنندراج) (کنز اللغات) ، ارهان میت، درآوردن مرده در گور. (منتهی الارب) ، ارهن فلاناً ثوبه، دفع کرد جامه را بسوی وی. (منتهی الارب) ، دفعه الیه لیرهنه. (تاج العروس)
لغت نامه دهخدا