جدول جو
جدول جو

معنی ارمان

ارمان
(اِ)
نام شهر و مدینه ای. (برهان). سرزمینی است در توران. (شهرکیست) از کشانی، به ماوراءالنهر. (حدود العالم). خان ارمان:
که افراسیاب اندر ارمان زمین
دو سالار کرد از بزرگان گزین.
فردوسی.
که بیژن ندارد به ارمان رهی.
فردوسی.
ز شهری بداد آمدستیم دور
که ایران ازاین روی و زان روی تور
کجا خان ارمانش خوانند نام
ز ارمانیان نزد خسرو پیام.
فردوسی.
گراز آمد اکنون فزون از شمار
گرفت آن همه بیشه و مرغزار
بدندان چو پیلان بتن همچو کوه
وزیشان شده شهر ارمان ستوه.
فردوسی.
برد با خویشتنم سوی عجم بیژن گیو
کز پی خوک همی رفت بسوی ارمان.
جوهری هروی.
لغت نامه دهخدا