معنی ارسلان ارسلان(اَ سَ) شیر. (مؤید الفضلاء). شیر درنده. (غیاث). اسد. (غیاث) (آنندراج). مجازاً مرد شجاع: آنچه منصب میکند با جاهلان از فضیحت، کی کند صد ارسلان. مولوی. چشم می مالم که آن هفت ارسلان تا کیانند و چه دارند از جهان. مولوی. لغت نامه دهخدا