معنی ارچند
- ارچند (اَ چَ)
- هرچند. (غیاث اللغات) (مؤید الفضلاء) (آنندراج). اگرچه. گرچه. وقتی که:
نخواهد همی ماند ایدر کسی
بباید شد ارچند ماند بسی.
فردوسی.
زن ارچند باچیز وباآبروی
نگیرد دلش خرمی جز بشوی.
اسدی، فراخ گردانیدن. (منتهی الارب). فراخ کردن چیزی. (تاج المصادر بیهقی)
