جدول جو
جدول جو

معنی ارتغاب

ارتغاب
خواهانی چیزی کردن. (منتهی الارب). چشم داشتن. رغبت. (زوزنی) (مجمل اللغه). رغبت و ارادت کردن. (آنندراج) ، در لغت برآمدن است و در اصطلاح بلغاء آنست که صفتی آغاز کند و بر مراتب بالا رود. مثاله بیت:
در سراب افتد اگر یک قطرۀ خوی از لبت
چشمه را آب حیاتش زاید و خیزد نبات.
اول صفت لب معشوق میکند، و بترقی آن صفت را بالا برد که اگر قطره ای از لب تو بر زمین سراب افتد از او چشمه ای بیرون آید ولکن چشمۀ آب حیات و از آن آ ب نبات خیزد. لفظ نبات دو معنی دارد یکی سبزه، دوم نبات از شکر. پس درین بیت صفت بسه درجه ارتقا نموده. کذا فی جامعالصنایع. (کشاف اصطلاحات الفنون) ، قانون نشو و ارتقاء،قانون تکامل.
- ارتقاء دادن، برآوردن
لغت نامه دهخدا