جدول جو
جدول جو

معنی ارتثاد

ارتثاد(بُ)
ارتثاد متاع، بر هم نهادن رخت و کالا. کالا و رخت بر سر هم چیدن. کالا بر هم نهادن. (تاج المصادر بیهقی) (زوزنی) ، بر هم نشستن چیزی. (منتهی الارب) ، شوریده شدن کار. (زوزنی). آمیخته شدن و شوریده شدن کاری. (منتهی الارب). شوریدن چیزی. (تاج المصادر بیهقی). آشفته شدن کار، ارتجان زبد، تباه گردیدن مسکه. جوش یافتن مسکه و صافی نشدن از آن و تباه گردیدن. (منتهی الارب). صافی نشدن روغن تازه در گداختن و فاسد شدن آن
لغت نامه دهخدا