جدول جو
جدول جو

معنی ادرعباب

ادرعباب(فِ نَ / نِ اَ)
بطور خود یا بشتاب رفتن شتر. ادرعفاف، زینی که نمدزین او دو نیم بود:
میان زینش پالان کرده دردم
بیک ضربت دو نیمه زد چو ادرم.
نزاری قهستانی (از جهانگیری).
و بیت ذیل از اسدی دربعض فرهنگها دیده شده است. و معنی آن بر ما روشن نیست:
چنان باشنه حمله کرد ادهمش
که در جمله خون شد خوی از ادرمش.
و رجوع به آدرم و ادرام و ادرامکش و ادرمکش شود
لغت نامه دهخدا