جدول جو
جدول جو

معنی ادراک

ادراک
(خوا / خا)
دررسیدن به. دررسیدن کسی را. لحق. لحاق. الحاق. لقاء. وصول: و کوشش اهل علم در ادراک سه مراد ستوده است ساختن توشۀ آخرت... (کلیله و دمنه) : والاّ نفاذ کار و ادراک مطلوب جزبعادت ذات و مساعدت بخت ملک نتواند بود. (کلیله و دمنه). تحترشوا علیه و لم یدرکوه، او را دنبال کردند لکن به وی نرسیدند.
لغت نامه دهخدا