جدول جو
جدول جو

معنی ادام

ادام
(اِ)
خورش. نانخورش. نانخورشی اعم از مایع و غیر آن و صبغ نانخورش مایع است. ترنانه. قاتق. ابا: در ادام بودن گوشت میان فقها اختلاف است. (منتهی الارب). ج، ادم، آدمه، آدام:
در مطبخ فلک که دو نانست گرم و سرد
غم به نوالۀ من و خون جگر ادام.
خاقانی.
، از دیار قضاعه بشام است و بضم همزه نیز گفته اند. (معجم البلدان)
نامی از نامهای زنان عرب، نام نمایشخانه ای در پاریس
لغت نامه دهخدا