قصبه ای از قضاهای لوای اسلمیه در ولایت ادرنه از روم ایلی، واقع بر کنار خلیج برغوس بحر اسود و آن 27 ساعت از ادرنه و 15 ساعت از اسلمیه مسافت دارد. عدد سکنۀ آن بالغ بر 5000 تن است و در آن مرکز تلگراف است و این ناحیه را 63 قریه است مشتمل بر 2607 خانه و 23498 تن سکنه که 9874 تن آن مسلمانان باشند. (ضمیمۀ معجم البلدان) ، رمز. اشاره. (غیاث اللغات) : هرچه در خاطر عاشق گذرد میدانی خوش ادایاب و ادافهم و ادادان شده ای. صائب. ، حالتی چون خشم و کراهت بتصنع. - امثال: آدم گدا اینهمه ادا ! گاهی به ادا گاهی به اصول، گاهی به خدا گاهی به رسول. ، آواز. (غیاث اللغات). - ادا درآوردن، بتصنع حالتی چون خشم و کراهت و مانند آن نمودن. - ادای کسی را درآوردن، او را بازخمانیدن. بازخمانیدن او. شکلک ساختن بر کسی. لوچانیدن او را. والوچانیدن او را. تقلید کردن کسی را به استهزاء