جدول جو
جدول جو

معنی اخم کردن

اخم کردن
(لَ)
چهره درهم کشیدن. چین به ابرو افکندن. عبوس کردن. چین بر جبین آوردن. روی ترش کردن. ترش نشستن. ابرو درهم کشیدن. اخمو شدن. گره به ابرو آوردن در حال خشم، تخمه زده
لغت نامه دهخدا