نعت تفضیلی از خرق. گول تر. نادان تر. - امثال: اخرق من حمامه، وذلک انها تبیض بیضها علی الاعواد الثلاثه فربما وقع بیضها فتکسر. اخرق من ناکثه غزلها و یقال من ناقضه غزلها، و هی امراءه کانت من قریش یقال لها ام ّریطه بنت کعب بن سعد بن تیم بن مره و هی الّتی قیل فیها خرقاء وجدت صوفاً، و الّتی قال اﷲعز و جل فیها: و لاتکونوا کالتی نقضت غزلها من بعد قوه انکاثا. (قرآن 92/16). قال المفسرون کانت هذه المراءه تغزل و تأمر جواریها ان یغزلن ثم تنقض و تأمرهن ان ینقضن ما فتلن و امررن فضرب بها المثل فی الخرق. (مجمعالامثال میدانی) ، اخرواط طریق بر کسی، دراز کشیدن راه بدو، بدور و دراز کشیده شدن شعر، اخرواط لحیه، دراز شدن ریش با عرضی کم، اخرواط دام در پای شکاری، منقلب گشتن و بند شدن دام بر پای او