معنی اختلاط
- اختلاط
- آمیخته شدن. (زوزنی). درهم شدن. امتزاج. التباس. التباک. آمیختن. درآمیختن:
سعادت اختلاط زیرکانست
ز نادان گر رسد سودی زیانست.
ناصرخسرو.
همچو در کان خاک و زر کرد اختلاط
در میانشان صد بیابان و رباط.
مولوی.
و هرجائی اختلاطی میساخت. (کلیله و دمنه).
