معنی اخترگرای اخترگرای (اَ) اخترگر. منجم: چه زو ایستاده چه رفته ز جای بدیدی بچشم سر اخترگرای. فردوسی. ستاره شمر مرد اخترگرای چنین زد ترا زاختر نیک رای. فردوسی، اختزان طریق، گرفتن نزدیک ترین راه، اختزان سرّ، نگاه داشتن و پنهان کردن راز لغت نامه دهخدا