معنی احمیماء احمیماء(عَ مَ / مِ خوا / خا) سیاه شدن، چنانکه شب و ابر، احناط رمث، سفید شدن و رسیدن و پخته شدن گیاه رمث، حنوط کردن مرده. حنوط پاشیدن بر میت، مردن (بصیغۀ مجهول). (منتهی الارب) لغت نامه دهخدا