جدول جو
جدول جو

معنی احمق

احمق(اَ مَ)
بسیارحمق تر.
- امثال:
احمق من ابی غبشان.
احمق من الضبع.
احمق من جحی.
احمق من دغه.
احمق من رجله.
احمق من عقعق.
احمق من هبنّقه. رجوع به هبنّقه شود
لغت نامه دهخدا