معنی احلم احلم(اَ لَ) حلیم تر. بردبارتر. - امثال: احلم من الاحنف بن قیس. (المزهر جزء 1 ص 298). احلم من فرخ عقاب، سوراخ پستان. مخرج شیر از پستان زنان و حیوان ماده، در تداول فارسی، قضیب. نره. ج، احالیل لغت نامه دهخدا