معنی احتطاب احتطاب(رَ نُ / نِ / نَ) احتطاب مطر، برکندن باران بیخهای درخت را، برانگیخته شدن. کوشش کردن در رفتن. جنبیدن برای برخاستن، بر سر دو پای نشستن، راست نشستن بر سرین، فراهم آمدن، خویش را درچیدن، دامن برچیدن برای کار. (منتهی الارب) لغت نامه دهخدا