جدول جو
جدول جو

معنی احتدام

احتدام
(صَ خوا / خا)
اشتداد حرارت. سخت گرم شدن. گرمای سخت: بسبب احتدام هواجر هوا بمعسکر چناشک تحویل کرده بود. (ترجمه تاریخ یمینی). مجدالدوله از احتدام ایّام فتنه واتّقاد شرر شرّ ملول شد (ترجمه تاریخ یمینی) ، گرد آوردن نفقه برای عیال از وجوه مکاسب، گرد آمدن بر
لغت نامه دهخدا