جدول جو
جدول جو

معنی احتباس

احتباس(صَ)
واداشته شدن. (تاج المصادر) (زوزنی). بازداشته شدن.
- احتباس بول، بازایستادن بول. شاشبند. اسر.
، خصومت کردن.
، احتجاج بدلیل، نزد بلغاء آن است که شاعر صفتی یا مقدمه ای ادّعائیّه ایراد کند، بعد آن را ببراهین عقلیّه یا دلائل نقلیّه ثابت کند:
بنام ایزد که تو باغی وگر برهان کسی خواهد
قدت سرواست و مویت مشک و زلفت سنبل و گل رخ.
کذا فی جامعالصّنایع. (کشاف اصطلاحات الفنون)
لغت نامه دهخدا