جدول جو
جدول جو

معنی اجنبی

اجنبی(اَ نَ بی ی)
بیگانه. (دستور). غریب:
چون ز من مهتر آمد اجنبئی
خیره اکنون زنخ چه جنبانم.
مسعودسعد.
اشتر میان ما اجنبی است. (کلیله و دمنه). در این مقام این شتر اجنبی است. (کلیله و دمنه).
لغت نامه دهخدا