جدول جو
جدول جو

معنی اجرب

اجرب(اَ رَ)
گر. گرگن. (زوزنی). گرگین. (زمخشری) (لغت نامۀ مقامات حریری). گردار. پرخارش. صاحب مرض خارش. (غیاث). مؤنث: جرباء. ج، جرب، جربی، اجارب
لغت نامه دهخدا