خداوند شتران گرگین شدن. (تاج المصادر). خداوند شتران یا گوسفندان گرگین شدن، قرض را تأخیر کردن. دیرتر ستاندن دین. مهلت دادن در ادای دین: اجرّه الدین. (منتهی الارب) ، تبعیت کردن در سرور و اغانی: اجرّ فلاناًاغانیه. (منتهی الارب) ، نیزه در نیزه زده گذاشتن. نیزه در مطعون بگذاشتن. (زوزنی) (تاج المصادر) : اجرّه، نیزه زد و گذاشت آن را در زخم که می کشد آنرا. (منتهی الارب) ، نشخوار کردن شتر، اجرّه رسنه، بگذاشت او را تا هرچه خواهد کند. (منتهی الارب). افسار کسی را بسر خود او زدن