جدول جو
جدول جو

معنی اجحم

اجحم(اَ حَ)
ابن دندنه. یکی از دلیران عرب، بخشش کردن. عطاکردن: اجدی علیه. (منتهی الارب). عطا دادن. (تاج المصادر). عطیه دادن، مایجدی هذا عنک، ای مایغنیک. (منتهی الارب). کفایت کردن. بی نیاز کردن، منفعت رسانیدن. سود رسانیدن، اجداء جرح، روان گردیدن زخم. سر بازکردن جراحت
لغت نامه دهخدا