جدول جو
جدول جو

معنی اجتلال

اجتلال(شَ کَ)
سرگین شتر برچیدن: اجتل ّ البعر، پشکل برچید برای آتش افروختن. (منتهی الارب) ، تیز رفتن ناقه، یا افتادن پاهای وی زیر دستها بجهت تیزروی، اعتماد کردن اسب در دویدن بر یک جانب، میل دادن کسی را. چسبانیدن. کج کردن، گشاده داشتن دو بازو را در سجده. اعتماد کردن بر دو کف دست در سجده و گشاده داشتن هر دو بازو را. تجنﱡح
لغت نامه دهخدا