معنی اجتلاف - لغت نامه دهخدا
معنی اجتلاف
- اجتلاف(شَ کَ خوا / خا رَ / رِ)
- برکندن و از بیخ برآوردن. (منتهی الارب) ، با یک سوی شدن. (تاج المصادر). بیکسو شدن. (زوزنی). پهلوشدن. گوشه گرفتن. (منتهی الارب) ، جنب شدن. (تاج المصادر) (زوزنی) (منتهی الارب). ناپاک شدن از آرمش.
- اجتناب کردن، پرهیز کردن. دوری کردن.
- اجتناب گرفتن، اجتناب کردن:
بادا جناب حضرت تو مرجع حیات
بگرفته حادثه ز جناب تو اجتناب.
انوری.
- اجتناب نمودن، اجتناب کردن:
همتش کز جیفۀ دنیا نماید اجتناب
بشمرد لوح طلسم گنج از لوح مزار.
محمدسعید اشرف
لغت نامه دهخدا