معنی اجبنه اجبنه(اَ بِ نَ) جمع واژۀ جبین، توانگر گردیدن، شکسته بستن. (منتهی الارب). شکسته را دربسته شدن (شاید: درست شدن) . (تاج المصادر بیهقی)رجوع به اجبنه شود لغت نامه دهخدا