معنی اثر اثر(اُ) نشان زخم که بعد صحت باقی ماند، اثرت الارض، کثر ثراها. (منتهی الارب) ، اثراء مطر، تا ثری رسیدن باران. (منتهی الارب). تر کردن باران خاک را. (تاج المصادر بیهقی) ، بسیار شدن ثری (تری و نم و گل نمناک) در زمین لغت نامه دهخدا