معنی اثبان اثبان(نَ / نِزَ) ثبان. دامن ساختن در جامه. (منتهی الارب) ، سرگشته گردیدن، رمیدن، سست و برخاسته خاطر شدن از کار بی آنکه انقطاع کند، بازگردیدن بشتاب، اثبجر القوم فی مسیر، شک نمودند و متردد شدند در سیر، اثبجر الماء، روان شد آب. (منتهی الارب) لغت نامه دهخدا