جدول جو
جدول جو

معنی ابیات

ابیات(اَبْ)
جمع واژۀ بیت. خانه ها، دیبائی مخطّط و راه راه لطیف و نازک بافته و بهترین آن ابیاری کافوری بوده است:
از درج برد و مخفی و ابیاری و بمی
سرخط همی ستانم و تکرار میکنم.
نظام قاری.
نرمدست و قطنی و خاراو حبر
برد و ابیاری و مخفی آشکار.
نظام قاری.
بخطهای ابیاری و برد و مخفی
نوشتند القاب و مدح و مناقب.
نظام قاری.
رخت ابیاری و مثالی و تابستانی
ساده در زیر و خط آورده ببالا پندار.
نظام قاری.
اطلس است امرد و ابیاری سبز است بخط
پوستین صاحب ریش است و در آن هم اطوار.
نظام قاری.
کهلی آنروز که ریشت شمرند ابیاری
پیریت صوف سفید است گه استغفار.
نظام قاری.
، نوعی کبوتر، نوعی پرستو
لغت نامه دهخدا