جدول جو
جدول جو

معنی ابی شک

ابی شک(اَ شَ)
پاشنه خیز کردن اسپ، با زخم پاشنه یا مهمیز برانگیختن او را:
دل روشن راد را تیز کرد
مر آن باره را پاشنه خیز کرد.
فردوسی.
بکین پاشنه خیز کرده سمند
بر قلب شد با کمان و کمند.
اسدی
لغت نامه دهخدا