ابن محمد (گویند احمد) بن طلحۀ نعمانی، مکنی به ابومحمد. مردی فاضل و عارف به لغت و ادب و شعربود. به بغداد و خراسان درآمد و با حریری صاحب مقامات مکاتبه داشت و مردی بود بسیارحفظ و نیکوشعر و سریعالبدیهه. طلحه بسال 520 هجری قمری درگذشت. او راست: اذا نالک الدهر بالحادثات فکن رابطالجأش صعب الشکیمه ولاتهن النفس عند الخطوب اذا کان عندک للنفس قیمه فوالله مالقی الشامتون بأحسن من صبر نفس کریمه. (معجم الادباء ج 4 ص 277)