جدول جو
جدول جو

معنی ابومحمد اصیلی

ابومحمد اصیلی
(اَ)
ابومحمد عبدالله بن ابراهیم اصیلی (متوفای 392 هجری قمری / 1002 میلادی). از فاضلان بود. نسبت وی به اصیله (شهری به مغرب) است. وی در راه بدست آوردن دانش سفرها گزید و کتابهای بسیار تألیف کرد. (از اعلام زرکلی ج 2 ص 544). و صاحب قاموس الاعلام آرد: از مشاهیر علما و محدثان مغرب و از اهالی قصبۀ اصیله بود. بسال 342 هجری قمری بقرطبه متولد شد، سپس به وادی الحجاره رفت و به تحصیل و تکمیل معلومات در نزد اعاظم علمای اندلس پرداخت و آنگاه بسال 351 به مشرق زمین رفت و از مشاهیر محدثان بغداد حدیث استماع کرد و باز به اندلس بازگشت و به منصب مشاوری مخصوص در نزد خلیفه مستنصر نایل آمد و مشغول افادت و تدریس گردید و مرجع کل اهالی اندلس شد و بسال 392 درگذشت. مشهورترین تألیفاتش ’کتاب الآثار و الدلائل’ است. (از قاموس الاعلام ترکی). و صاحب تاج العروس آرد: ابومحمد عبدالله بن ابراهیم بن محمد اصیلی محدث، در اندلس فقه آموخت و به ریاست رسید و کتاب الآثار و الدلائل را در خلاف تصنیف کرد و آنگاه بسال 390 در اندلس درگذشت. پدر وی ابراهیم ادیبی شاعر بود. و در مستدرکات آرد: این ابومحمد راوی بخاری بود و از مردم اندلس نبود بلکه وی منسوب به اصیلا است نه اصیل، و اصیلا در عدوه نزدیک طنجه است. و یاقوت آرد: محدث متقن فاضل و معتبری بود، در اندلس تفقه کرد و ریاست بدو منتهی شد و کتاب آثار و دلایل را در خلاف تصنیف کرد و بسال 390 درگذشت. و ابوالولیدبن فرضی در ضمن بحث از مردم بیگانه ای که به اندلس رفتند گوید یکی از این گروه عبدالله بن ابراهیم بن محمد اصیلی مکنی به ابومحمد است، از وی شنیدم که میگفت: در سال 342 به قرطبه رفتم و در آنجا از احمد بن مطرف و احمد بن سعید و محمد بن معاویه قرشی و ابوبکر لؤلؤی و ابراهیم سماع کردم و سپس به وادی الحجاره نزد وهب بن مسره رهسپار شدم و از وی سماع کردم و هفت ماه در نزد وی اقامت گزیدم و در محرم سال 351 به مشرق سفر کردم و به بغداد رفتم و خدایگان دولت در آنجا احمد بن بویه اقطع بود، ودر بغداد از ابوبکر شافعی و ابوعلی بن صواف و ابوبکرابهری و دیگران سماع کردم. اصیلی در بغداد نزد مالک بن انس فقه آموخت آنگاه در پایان دوران مستنصر به اندلس رفت و به پایۀ مشاوری رسید و گروهی کتاب بخاری و جز آن را بروایت ابوزید مروزی بر وی قرائت کردند. و او مردی تندخوی بود و در کلام و نظر دست داشت و بمعرفت حدیث نامور بود... اصیلی در 11 شب باقی مانده ازذیحجۀ سال 392 هجری قمری درگذشت. و نوشتۀ ابوعبید بکری در کتاب مسالک درباره اصیله گفتار ابوالولید راثابت میکند که اصیلی از بیگانگان نزیل اندلس بود نه از مردم اندلس چنانکه سعد الخیر پنداشته است. (از معجم البلدان). و رجوع به اصیله و ریحانه الادب شود
لغت نامه دهخدا