جدول جو
جدول جو

معنی ابوعلی سیمجور

ابوعلی سیمجور
(اَ عَ لیِ)
محمد المظفر بن ابوالحسن محمد بن ابراهیم بن سیمجور دواتی. یکی از امرای دولت سامانی. وی از دست سامانیان پس از پدر خویش ابوالحسین امارت مغرب خراسان داشت و میان وی و فائق حاکم هرات محارباتی روی داد و در آخر قائق منهزم گشت و امارت تمامی خراسان از جانب نوح بن منصور بدو دادند لکن چنانکه باید نسبت بنوح بن منصور راه اطاعت نمیرفت و نوح از وی رنجیده خاطربود و از اینرو در جنگهائی که میان او و بغراخان درگرفت بوعلی امیر نوح را مساعدت نکرد و پادشاه سامانی سبکتکین غزنوی را بدفع وی فرستاد ابوعلی در این جنگ مغلوب شد (384 هجری قمری) و بفخرالدولۀ دیلمی پناهیدو بار دیگر با سپاهی عازم خراسان گشت به سال 385 هجری قمری و با محمود غزنوی در ظاهر نشابور مصاف داد و محمود در آن جنگ مغلوب گشت و باز در نزدیکی طوس با سبکتکین محاربه در پیوست و سپاه ابوعلی بپراکندند و وی بکلات گریخت و چندی در بلاد متواری بود تا امیر نوح وی را دستگیر کرده نزد سبکتکین فرستاد و سبکتکین وی را محبوس ساخت تا آنگاه که در حبس درگذشت. رجوع بترجمه تاریخ یمینی و تاریخ بیهقی صص 196- 205 و حبیب السیر چ طهران ج 1 صص 328- 336 و 354 و انساب سمعانی کلمه سیمجور شود. و آنگاه که ابوعلی سیمجور در جنگ باسبکتکین منهزم گشت ابوالفتح بستی این ابیات بگفت:
الم تر ما اتاه ابوعلی
و کنت اراه ذا رأی و کیس
عصی السلطان فابتدرت الیه
رجال یقلعون اباقبیس
وصیر طوس معقله فصارت
علیه الطوس اشأم من طویس.
ابوعلی سیمجور ممدوح ابوالفرج سگزی استاد عنصری است و در لغت نامۀ اسدی بیت ذیل از ابوعلی سیمجور برای کلمه سان شاهد آمده است:
این جهان بر کسی نخواهد ماند
تا جهان بدنبد مگر زینسان.
و در نسخه ای از لغت نامۀ مزبور قطعۀ ذیل نیز به سیمجور مطلق منسوب است و با سابقۀ انتساب بیت فوق به ابوعلی ظاهراً قطعۀ ذیل نیز از او باشد:
ای همچو پک پلید و چنو دیده ها برون
مانند آن کسی که مر او را کنی خبک
تا کی همی درآئی و گردم همی دوی
حقا که کمتری و فژاگن تری ز پک.
و رجوع به سیمجوریان و رجوع به ابراهیم سیمجور و ابوالحسین سیمجور و ابوالقاسم بن ابوالحسن سیمجور و ابوالحسن سیمجور شود
لغت نامه دهخدا